دل نوشته فیض کاشانی

.

ياران ميم ز بهر خدا در سبو کنيد

آلوده غمم به ميم شست و شو کنيد

جام لبالب مي از آن دستم آرزوست

بهر خدا شفاعت من نزد او کنيد

چون مست مي شويد ز شرب مدام دوست

مستي بنده هم به دعا آرزو کنيد

ابريق مي دهيد مرا تا وضو کنم

در سجده ام به جانب ميخانه رو کنيد

بيمار چون شوم ببريدم به ميکده

از بهر صحتم به خم مي فرو کنيد

از خويش چون روم به ميم باز آوريد

آيم به خويش باز ميم در گلو کنيد

وقت رحيل سوي من آريد ساغري

رنگم چو زرد شد به ميم سرخ رو کنيد

تابوت من زتاک و کفن هم ز برگ تاک

در ميکده به باده مرا شست و شو کنيد

تا زنده ام نميروم از ميکده برون

بعد از وفات نيز بدان سوم رو کنيد

در خاکدان من بگذاريد يک دو خم

دفنم چو مي کنيد ميم در گلو کنيد

از مرقدم به ميکده ها جويها کنيد

از هر خم و سبوي رهي هم به جو کنيد

دردي کشان ز هم چو بپاشد وجود من

در گردن شما که ز خاکم سبو کنيد

نايد به غير ريزه خم يا سبو به دست

هر چند خاکدان مرا جست و جو کنيد

بي بادگان چو مستيتان آرزو شود

آئيد و خاک مقبره (فيض) بو کنيد

اضافه کردن نظر