مصاحبه با مجله حدیث دل

.

HOJ 0040 Copy

مصاحبه فانی تبریزی با نشریه حدیث دل \ سال اول / شماره پنجم / مرداد 1391

همزمان با اولین سالگرد نشست شب های شعر مکتب النبی (ص) فانی از تبریز به تهران آمده بود تا میهمان ویژه ی این نشست باشد ، با او در زمینه وضعیت شعر در جلسات مذهبی به گفتگو نشستیم.

اگر بخواهیم عنصر هنر را در عرصه جلسات مذهبی جستجو کنیم، شعر می تواند یکی از هنرهای اصلی این جلسات محسوب شود. به نطر شما وضعیت شعر در جلسات مذهبی چگونه است؟

‏در مورد وضعیت شعردر جلسات مذهبی مسائل بسیاری تاثیرگذار است و باید تامل کرد. وقتی کاری می خواهد انجام شود، ده ها عامل دست به دست هم می دهند تا آن کار به سرانجام برسد و البته شاید یکی به وصل برسد. اسدی طوسی می گوید :

‏روزها باید که تا گردون گردان یک شبی / عاشقی را وصل بخشد یا غریبی را وطن

هفته ها باید که تا یک مشت پشم ازپشت میش / زاهدی راخرقه گرد د یاحماری را رسن

ماه ها باید که تا یک پنبه دانه زآب وگل / شاهدی را حله گردد یا شهیدی را کفن

سال ها باید که تا یک کودکی از روی طبع / عالمی دانا شود یا شاعری شیرین سخن

عمرها باید که تا یک سنگ خاره زآفتاب / لعل گردد در بدخشان یاعقیق اندر یمن

قرن ها باید که تا ازلطف حق پیدا شود / بایزیدی درخراسان یا اویسی در قرن

بحث شعراکتسابی نیست، بلکه یک موهبت الهی است. اگر ما ادعا می کنیم که نظیراستاد عابد وجود ندارد، تعارف نمی کنیم. درکل تاریخ ادبیات مراثی و عاشورایی ۴ ‏- ۵ ‏نفر در این سطح وجود دارند: مانند عمان سامانی، نیر، فواد و… یکی هم عابد است. آب باید ازسرچشمه زلال باشد، بنده معتقدم محیط تاثیر دارد، استاد تاثیردارد، مطالعه تاثیر دارد و به قول مرحوم شهریار مادرزاد باید شاعر به دنیا بیایی و ...

با این مقدمه به نظر من وضعیت شعر جلسات مذهبی خیلی متوسط وگاهی هم ضعیف است و به این هم معتقدم که شعرخوب هم زیاد داریم، این طورنیست که نباشد. فقط بعضی ذاکرین عزیز ما کم کار هستند،حوصله به خرج نمی دهند ودراین زمینه کار نمی کنند و فقط می خواهند مطلبی باشد که بگریانند، چون مرام و هدف نهایی شان گریاندن است. شاهد عرضم هم این است که اگر در هیئت گریه نباشد، می گویند امروزجلسه خوبی نبود و نگرفت. این چه طرز فکری است؟ اصلا گریه نکنند، امام حسین (ع) به گریه های ما احتیاج ندارد

حتی اگر شعر خوبی هم در مجلس خوانده شود، می گویند جلسه خوبی نبود اما اگر گریه زیاد از مستمعین گرفته شود، می گویند اهل بیت (ع) به این جلسه نظر داشتند، در حالی که اهل بیت همیشه به همه جلسات نظر دارند و اگر چنین نباشد، اصلا جلسه ای شکل نمی گیرد.

‏ یعنی مشکل شعر در کم کاری ذاکرین است؟

‏به مستمعین هم برمی گردد که شاید بیشترعوام هستند و از سطح سواد و معلومات پایینی برخوردارند.

* البته گریه بر مصیبت اهل بیت که بسیار سفارش شده است؟

‏بله،من نفی نمی کنم. ببینید یکی ازبرجسته ترین شعرخوانان ما آقای حاج فیروز زیرک کاراست، شاید ازهمه بیشترهم ایشان ازمردم اشک چشم می گیرد. من ‏درجلسه ای بودم ایشان شعر پروین اعتصامی می خواند و همه گریه می کردند یا مولانا خواند ‏: دید موسی یک شبانی را به راه… همه گریه کردند.

‏این یک حقیقت است که اگر نفس انسان پاک باشد و اخلاص هم داشته باشد، شعر خوب هم بخواند و مفهوم را برساند، مردم خیلی بهتر گریه می کنند. ذاکرین دراین زمینه خیلی باید آموزش ببینند، باید استاد ببینند. نقش تعلیم و تربیت برکسی پوشیده نیست. استاد خیلی شرط است. «استاد درطی طریق اکسیراعظم است ولکن کبریت احمر» و انسان در تمام مراحل از استاد مستغنی نیست. حافظ می فرماید:

‏بی پیر مرو تو در خرابات / هر چند سکندر زمانی

‏یکی از آفت های اصلی ذاکرین ندیدن استاد است. الآن درتبریز جلساتی برای تربیت ذاکرین وجود دارد، اما متاسفانه استاد به معنای واقعی ندارند.

‏استاد تاثیر زیادی روی فرد دارد. به نقل از علامه طباطبایی آمده که آ یت الله سیدعلی قاضی فرمودند: انسان ارزش دارد ۵٠ ‏سال دنبال استاد بگردد و هر کس استاد را پیدا کرد، نصف راه را رفته است.

شایدبرخی ضعف هاهم به کمی شناخث ومعرفت نسبت به اهل بیت بازگردد؟

بله،اگر به ذاکرگفته شود مدح چه کسی را می گویی،جواب خواهد داد اهل بیت (ع). اولین مساله معرفت است. می پرسیم چقدر به حضرات معصومین معرفت داری؟هم معرفت ظاهری که عبارت است از این که چقدر اهل بیت را می شناسی؟ ودیگری معرفت باطنی که چقدر به حضرات معصومین از عمق جان ودل معرفت داری؟ خواجه عبدالله انصاری می فرماید: ازگفتن این همه لاالله الا الله تورا چه سود، که می کنی پیش هر صنمی سجود، توحید آن نیست که ‏خدای را یگانه دانی، توحید آن است که با خدا یگانه باشی پس اولین قدم این است که نسبت به اهل بیت معرفت وشناخت داشته باشد. حالا بعضی از عزیزان که شناخت کمتری دارند، به احوالات خیلی اهتمام دارند، بیشترهم احوالات خودشان است تا احوالات اهل بیت! مثلا وقتی یک بچه می میرد چطور مادرگریه می کند، آن را تجسم می کند و به حضرت زهرا (س) و حضرت زینب (س) هم همان طورمی نگرد. برای همان هم مداحی می کند و یا شاعر شعر می گوید. بنابراین اثرش همین می شود که شاهد هستیم. ولی ذاکر و شاعری که واقعا نسبت به حضرت زهرا (س) شناخت ومعرفت دارد، هیچ وقت این کلام ها به زبانش جاری نمی شود. این مسائل اغلب از جهل ما ناشی می شود و متاسفانه شعرها ضعیف تر شده و مردم عوام ترشده اند و این یعنی عدم شناخت و معرفت. به نظرمن کار در این حوزه خیلی ضرورت دارد. گاهی می شود یک ذاکر عزیز ما در طول عمرش یک کتاب در خصوص اهل بیت نخوانده است، در باب توحید هم نخوانده. اصلا اعتقادش به خدا ضعیف است، چه برسد به اهل بیت (ع)، ولی به واسطه این که از اول دردستگاه سیدالثهدا، مورد احترام و محبت بوده، مطرح می شود. چه بسا اگردر جایی دیگر مورد احترام مردم قرارمی گرفتند، به آن طرف متمایل می شدند. گاهی احترام بیش از اندازه به ذاکرین باعث شده بعضی از آن ها بی اخلاق و بی ادب بار بیایند. آمار تکان دهنده ای وجود دارد که تعداد زیادی از ذاکرین نوجوان برای خود هیئت مستقل تشکیل داده اند. یکی از مداحان نامی ادعا می کرد که من خودم در ١٢ ‏سالگی هیئتی را بنا نهادم. این ازچه ناشی می شود؟ ١٠ ‏دقیقه میکروفن را دیر به مداحی می دهند، فردا می رود خودش هیئت تاسیس می کند. ریشه این ها تقوای کم، صداقت کم واخلاص کم است. ذاکر اهلبیت نباید دروغ بگوید، نباید غیبت کند، این ها گناه های نابخشودنی هستند.

‏آفت شناسی این مسائل بسیاراهمیت دارد.باکمی تامل می توان دریافت که شعر واستاد و… اگرچه شرط لازم هستند، ولی کافی نیستند. ریاضت یکی دیگر از مراحل است.ریاضت درشریعت ماانجام فرایض ومستحبات وترک محرمات و مکروهات است واگردرکسی تقوی نباشد دراوشکل نخواهدگرفت.پس اگر یک بعد مسائل علمی است، بعد دیگر تزکیه نفس است. برادر ذاکری که یک روزهم درماه رجب روزه نگرفته تا قیامت نمی تواند بفهمد علی بن ابیطالب چه شخصیتی بود. مولانامی گوید :

شیر را بچه همی ماند بدو /  تو به پیغمبر چه می مانی بگو

تقوا و تزکیه اثردارد. تاثیرنفس امربسیار مهمی است. تعلیم و تعلم، معرفت و تزکیه نفس اساس هستند.

لطفا کمی در مورد انجمن شعر عابد توضیح دهید؟

‏جلسات انجمن شعرعابد هرهفته با حضور جوانان و پیشکوتان عرصه شعر، با شرح گلشن راز شبستری آغاز می شود و پس از آن نقد و بررسی اشعار صورت گرفته و در هرجلسه حداقل ٢٠ ‏نفرازشاعران شعرهای خود را قرائت می کنند. حدود ۵٠ ‏نفردرهرجلسه حضور به هم می رسانند که اکثرشان شاعران آیینی هستند.

‏درضمن در باب شاعران آیینی باید بگویم پس از استاد عابد ما به آن شکل شاعراهل بیتی نداریم و به قولی آخرین سلسله شاعران آیینی استاد عابد بودند.

‏ یعنی فاصله شاعران فعلی با استاد عابد زیاد است؟

‏کسانی که مدنظرشما هستند، شاعران متوسط هستند وشاید متوسط به پایین. شعرهای قوی ندارند و اگر دارند خیلی کم است ، اشعارشان بیشتر زبانحال و احوالات است و بیشتر احوالات خودشان است تا احوالات اهل بیت علیهم السلام . این را هم بگویم که بیشتر نظم است تا شعر .

 

اضافه کردن نظر